دکتر جواد عاملی مازندرانی

متخصص بیماریهای مغز و اعصاب

دکتر جواد عاملی مازندرانی

متخصص بیماریهای مغز و اعصاب

در این وبلاگ بیماریهای مغز و اعصاب، اخبار و پیشرفت های جدید در این زمینه به زبان ساده و قابل استفاده عموم نوشته خواهد شد. بدلیل عدم فرصت کافی امکان پاسخگویی خصوصی مقدور نیست. لذا فقط به سوالاتی که موافقت برای انتشار عمومی در آن درج شده باشد با حفظ محرمانگی پرسشگر و پس از ویرایش مختصر، پاسخ بصورت عمومی منتشر خواهد شد.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴ مطلب در فروردين ۱۴۰۱ ثبت شده است

۰۶
فروردين

 

پرسش:

 

پدرم حدود ۱۰ سال هست که مبتلا به پارکینسون هستند و طی ۵ سال اخیر دچار توهم شدند و برای کنترل از داروی کلوزاپین شبی ۱/۴ استفاده میکنند از طرفی این داروها عوارض سنگینی من جمله عدم حضور ذهن، گیجی و سست شدن زانوها و عدم حرکت و لرزش زیاد دست رو موجب می‌شود که اخیرا به دستور پزشک ایشان داروی پیماوانسرین تجویز شده که در ایران وجود ندارد و در اروپا هم همینطور به دلیل اثرات جانبی به خصوص برای بیماران زوال عقل با سن بالا مرگ و میر میدهد این دارو خریداری نمی‌شود خواستم بدونم اگر این دارو خطرناک هست چطور مورد تایید آمریکاست واقعا آقای دکتر با توجه به اینکه پزشک پدر گفتن این دارو کم عارضه تر از کلوزاپین هست ولی قسمت مرگ و میر ما رو ترسونده با توجه به اینکه پدرم ۸۱ ساله هستند و به کم حافظه گی و زوال عقل هم مبتلا شدند خواستم نظر شما رو در این مورد بدونم که واقعا این دارو کشنده ست ؟ آیا به نظر شما از خریدش صرف نظر کنیم ؟

 

پاسخ:

 

داروهای ضد توهم نسل دوم (شامل ریسپریدون، الانزاپین، کوئتیاپین، آری‌پیپرازول، کلوزاپین و پیماوانسرین) همگی در افراد مسن با اختلال حافظه، احتمال مرگ به‌هر دلیل را حدود ۱/۷ برابر بیشتر می‌کند و به همین دلیل باید در انتخاب دارو به میزان ضرورت مصرف، نفع و ضرر آنها توجه شود. از این لحاظ تفاوت چندانی مابین کلوزاپین و پیماوانسرین وجود ندارد و حتی با پیماوانسرین کمتر است.  بهرحال در بیماران پارکینسونی که دچار توهم می‌شوند اکثر داروهای ضد توهم سبب تشدید مشکلات حرکتی، کندی و لرزش آنها می‌شود. داروهای نسل دوم ضد توهم عوارض پارکینسونی کمتری دارند که در بین آنها کلوزاپین، پیماوانسرین و کوئتیاپین کمترین عارضه پارکینسونی را دارند. در صورت وجود توهم شدید و بررسی سایر علل بروز توهم، این داروها مناسب‌ترین انتخاب هستند. مهمترین علل مرگ و میر بدلیل داروهای ضد توهم نسل دوم، بطور خلاصه شامل موارد زیر است که باید مورد توجه و مراقبت قرار گیرند.

 

تقریبا همه این داروها سبب خواب آلودگی و افت فشار خون وضعیتی (افت فشار خون موقع ایستادن) می‌شوند که احتمال سقوط و زمین خوردن و آسیب را بیشتر می‌کند. بهمین دلیل این داروها با مقادیر کم شروع و بر حسب ضرورت اضافه می‌شوند.

 

از عوارض مهم ولی نادر داروهای ضد توهم احتمال ایجاد بی‌نظمی قلبی است. بنابراین در افرادی‌که سابقه مشکل قلبی داشته‌اند لازم است ویزیت دوره‌ای قلب انجام شود.

 

از عوارض مهم دیگر این داروها افزایش اشتها و چاقی و افزایش قند خون بویژه با الانزاپین و کلوزاپین است که خود این موارد خطر زمین خوردن را بیشتر می‌کند و نیاز به توجه است. 

 

بیمارانی‌که از کلوزاپین استفاده می‌کنند بندرت ممکن است دچار افت گلبول‌های سفید خونی شوند. به همین دلیل باید از ابتدا و بصورت دوره‌ای آزمایش خون انجام شود.

  • جواد عاملی مازندرانی
۰۶
فروردين

پرسش:

 

سلام آقای دکتر این هیدروژل که برای درمان پارکینسون میگن ساخته شده رو میشه توضیح بدین؟

امید به درمان قطعی هست آیا؟

 

پاسخ:

 

هیدروژل در واقع همانند وسیله نقلیه امن‌تر برای انتقال بار از محلی به محل دیگر است بطوری‌که آسیب کمتری به بار وارد شود. مثلا اگر مواد غذایی را تا بحال با کامیون معمولی از شهری به شهر دیگر منتقل می‌کردند و در مسیر ۹۵ درصد بار آسیب می‌دید الان با کامیون مخصوص یخچال دار، با درصد سلامت بیشتری به مقصد می‌رسد. 

 

با تکنولوژی‌های جدید و با استفاده از اسید‌های آمینه، هیدروژلی تولید کرده‌اند که سلول‌‌های بنیادی را با آسیب کمتری به بافت مقصد در مغز برسانند. در واقع آنچه باید اثرات درمانی داشته باشد سلول بنیادی است که قرار است در محل سلول‌های تولید کننده دوپامین در مغز رفته، تکثیر و جایگزین شده و تولید دوپامین نماید. 

 

در روش‌های معمول تزریق سلول‌های بنیادی، بطور متوسط کمتر از ۵ درصد سلول‌های تزریق شده سالم به بافت مقصد می‌رسیدند و باقی در مسیر از بین می‌رفتند. با این روش جدید در آزمایش بر روی مغز موشی که آن را به بیماری پارکینسون مبتلا کرده بودند توانسته‌اند سلول‌های بنیادی را با درصد بالاتری از سلامت به بافت مقصد رسانده که پس از استقرار و تکثیر و تولید دوپامین سبب بهبود علائم بیماری پارکینسون در موش شود. این روش البته منحصر به بیماری پارکینسون نیست و در باره سایر بیماری‌ها از جمله سکته مغزی نیز در حال بررسی است.

 

فعلا این‌ها آزمایشات اولیه فاز حیوانی هستند و در صورت اخذ تاییدیه باید بر روی انسان آزمایش شود تا از میزان تاثیر و کارآیی و عوارض کوتاه و بلند مدت آن اطلاعات کافی بدست آید. بنابراین امید است که در سال‌های آینده به روش‌های نوین درمان بیماری دست پیدا کنیم. 

  • جواد عاملی مازندرانی
۰۵
فروردين

پرسش:

 

من حدود ۱۰ ساله که پلاک‌های نخاع دارم با حدود ۳ حمله تو این ده سال و بدون دارو، آخرین ام ار ای تو این ماه دادم دکتر خودم نظرش به شروع دارو با زادیوا بود و دکتر.... نظرش شروع زیتاکس. پلاک نخاع فعال شده

حالا من بین دو راهی موندم ازتون راهنمایی میخوام ممنون

 

پاسخ:

اصل کلی اینست که شروع زودتر‌ هر کدام بهتر از تاخیر در شروع درمان است. بهترین زمان برای درمان بیماری ام‌اس همان سال‌های اول بیماری است که مرحله التهابی بیماری است وگرنه بتدریج که آسیب بافتی بیشتر می‌شود بغیر از التهاب، روند تحلیل تدریجی بافت عصبی نیز شروع می‌شود که متاسفانه قابل جلوگیری هم نیست و سبب ناتوانی تدریجی که همان سیر آهسته پیشرونده ثانویه بیماری است، می‌شود.

 

برای انتخاب نوع دارو عوامل مختلفی را باید مدنظر قرار داد، از این جمله تعداد حملات در گذشته، میزان شدت حمله و میزان بهبودی بعد از حمله، سن و جنسیت و بیماری‌های زمینه‌ای است. در مواردی‌که تعداد حملات کم، تعداد پلاک‌ها کم و در پیگیری افزایش نداشته‌ باشد، شدت حمله خفیف و بهبودی بعد از آن کامل باشد، می‌توان داروهای خط اول درمان شامل اینترفرون‌ها، گلاتیرامر، تری‌فلونامید (تبازیو) و دی‌متیل‌ فومارات (زادیوا) را مدنظر قرار داد. در موارد حملات مکرر طی یک سال و حمله شدید و عدم بهبودی کامل علائم، توصیه به شروع درمان با داروهای پرقدرت مثل ریتوکسی‌ماب (زیتاکس)، فینگولیمود و یا تایسابری، می‌شود. البته بین داروهای خط اول درمان، دی‌متیل فومارات (زادیوا) نسبت به بقیه از قدرت بیشتری در پیشگیری از حمله و پلاک جدید برخوردار است.

 

اضافه بر این‌ها راحتی مصرف دارو و پذیرش بیمار و عوارض دارو نیز از عوامل مهم انتخاب دارو است. زادیوا نیازمند مصرف دو نوبت در روز است و مشکلات گوارشی از عوامل محدود کننده مصرف آن می‌تواند باشد در حالیکه زیتاکس هر ۶ ماه یک‌بار تزریق می‌شود و تحمل بهتری دارد. مهمترین مشکل با زیتاکس سرکوب سیستم ایمنی و استعداد بیشتر به عفونت‌ها در مصرف طولانی آن است.

 

درگیری نخاع، ساقه مغزی و مخچه از مواردی‌ است که احتمال ایجاد ناتوانی را بیشتر می‌کند. وجود پلاک و علائم آسیب در این نواحی حساسیت بیشتری برای انتخاب نوع درمان را بر می‌انگیزد. در موارد درگیری این نواحی بویژه اگر میزان بهبودی از حمله قبلی کامل نباشد برخی توصیه به انتخاب داروهای قوی‌تر می‌کنند. 

 

 

  • جواد عاملی مازندرانی
۰۴
فروردين

سئوال:

بیمار پارکینسونی هستم، سن من ۴۱ ساله و از ۵ سال پیش درگیر شده‌ام. ۳ ساله دارو میخورم ولی بدلیل پیشرفت سریع بیماری الان روزی ۹ نوبت ۳/۴ ایزیکام میخورم

عمده مشکلم آن و آف (ON و Off) شدن داروست و زمان آن شدن اذیت میشم مخصوصا وقتی که غذا میخورم تا ۵ ساعت دارو اثر نکرده و با ایزیکام ۲۵۰ بعدی، آن میشوم. تقریبا دوام دارو ۱.۵ هست.

 بمن پیشنهاد پمپ آپومورفین شده است ولی بدلیل عدم توان مالی تا الان اقدامی نکرده ام. 

با پرامی پکسول هم مشکل دارم. الان مشکلم گرفتگی و خشکی عضلات مخصوصا در خواب شبانه است. نظرتون درباره این دارو چیست؟

 

پاسخ:

 

بیماری پارکینسون پیشرونده است و به مروز زمان شدت علایم و مشکل حرکتی بیشتر می شود. در حال حاضر موثرترین درمان دارویی این بیماری ترکیبات لوودوپا است که با اسامی تجاری مختلفی از جمله ایزیکام، نوراستور، لووپارکین، مادوپار، پارکین سی و پارکوهیل در دسترس است. 

در ابتدا پاسخ درمانی به لوودوپا بسیار خوب و موثر است اما بتدریج طول اثر دارو کم شده و برای کم کردن نوسانات خاموش و روشن شدن  (خشکی در مرحله خاموشی و حرکات اضافی در مرحله روشن بودن)، نیاز به کم کردن فاصله مصرف دارو داریم. بطوریکه برای جلوگیری از خشکی و جمود گاهی لازم است هر ۱-۲ ساعت دارو مصرف شود. 

مشکل دیگر تاخیر در شروع اثر دارو با مصرف لوودپا است. شروع اثر دارو هر دفعه ممکن است تغییر کند یک بار نیم ساعت و بار دیگر یک‌ساعت طول بکشد. اگر دارو با معده خالی و مقداری آب مصرف شود و یا حتی دارو ابتدا حل و سپس مصرف شود، شروع اثر دارو سریع‌تر خواهد بود. مصرف لوودوپا همراه با غذا سبب تاخیر در جذب و شروع اثر دارو می‌شود. از مشکلات شایع بیماری پارکینسون، یبوست و مشکلات گوارشی است که سبب اختلال بیشتر در جذب دارو می‌شود. مصرف مکمل‌های پروبیوتیک مثل فمی‌لاکت سبب اصلاح محیط میکروبی روده شده و می‌تواند در بهبود جذب دارو کمک کننده باشد. 

در مواردی‌که دوره‌های خاموشی ( جمود و خشکی) کم باشد برای خروج از خاموشی می‌توان از قلم تزریقی آپومورفین نیز کمک گرفت. اما اگر دوره‌های خاموشی زیاد باشد بهتر است  از پمپ آپومورفین که بصورت تنظیم شده مقدار ثابتی از دارو را از طریق زیر پوست تزریق می‌کند، استفاده کرد. از پمپ در طی روز که بیمار نیاز به فعالیت دارد استفاده می‌شود.

برای اینکه شب بیمار  توانایی جابجا شدن بهتری در بستر داشته باشد و صبح نیز توانایی ابتدایی حرکت مناسب‌تری داشته باشد می‌توان از داروی آهسته‌رهش لوودوپا مثل پارکوهیل استفاده کرد. آزاد شدن دارو در این نوع داروها تدریجی‌تر از انواع معمولی لوودوپا مثل نوراستور و لووپارکین و پارکین‌سی است و سبب می‌شود شب تا صبح که بیمار خواب است مقداری دارو به بدن برسد. اما شروع اثر این دارو آهسته‌‌تر از لوودوپای معمولی است و میزان جذب آن نیز همیشه یکنواخت نیست. بنابراین گزینه مناسبی برای جایگزینی لوودوپای معمولی تقسیم شده در هر ۱-۲ ساعت مصرف روزانه یا پمپ آپومورفین نیست. 

در نهایت اگر مشکل حرکتی و بویژه لرزش آزاردهنده باشد می‌توان از کاشت الکترود مغزی DBS کمک گرفت.

  • جواد عاملی مازندرانی