دکتر جواد عاملی مازندرانی

متخصص بیماریهای مغز و اعصاب

دکتر جواد عاملی مازندرانی

متخصص بیماریهای مغز و اعصاب

در این وبلاگ بیماریهای مغز و اعصاب، اخبار و پیشرفت های جدید در این زمینه به زبان ساده و قابل استفاده عموم نوشته خواهد شد. بدلیل عدم فرصت کافی امکان پاسخگویی خصوصی مقدور نیست. لذا فقط به سوالاتی که موافقت برای انتشار عمومی در آن درج شده باشد با حفظ محرمانگی پرسشگر و پس از ویرایش مختصر، پاسخ بصورت عمومی منتشر خواهد شد.

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۸
مهر

فلج بلز (bells palsy): اولین بار سرچارلز بل در قرن نوزدهم عصب صورت و علایم آسیب این عصب را تشریح کرد و پس از آن فلج با علت ناشناخته عصب صورتی را بنام وی نام گذاری کردند.

عصب صورتی عملکردی چندگانه دارد و آسیب آن سبب علایم متنوعی می شود. عضلات حالت دهنده صورت مثل بالا برنده ابرو، بستن پلک ها، خندیدن، سوت زدن و حرکات لب و دهان تحت کنترل این عصب هستند. بعلاوه حس چشایی قسمت جلویی زبان نیز از طریق عصب صورت منتقل می شود. ترشح بزاق و اشک نیز تحت کنترل این عصب است.

فلج بلز سالیانه در حدود 34-13 مورد از هر صدهزار نفر را مبتلا می کند و در هر جنس و نژادی هم رخ می دهد. احتمال بروز فلج بلز در حاملگی بویژه سه ماهه سوم و هفته اول بعد از زایمان بیشتر است و در بیماران دیابتی هم بیشتر است.

در اکثر وارد علت فلج بلز آلودگی با ویروس هرپس است. از عوامل دیگر آلودگی با ویروس های آبله مرغان و اوریون را می توان نام برد.

فلج بلز معمولاً ناگهانی و ظرف چند ساعت و یا یکی دو روز شروع می شود. در سمت فلج بیمار دچار افتادگی ابرو، عدم توانایی بستن پلک و بالا بردن ابرو می شود. شیارهای ابرو و صورت در سمت فلج صاف می شود و موقع صحبت کردن و خندیدن دهان و لب به سمت سالم کشیده می شود. گاهی اوقات از چشم چند سمت فلج اشکریزش پیدا می شود.

در برخی موارد بیمار دچار احساس کاهش حس چشایی در همان سمت زبان می شود. گاهی اوقات نیز بیمار نسبت به سر و صدا حساس شده و احساس ناراحتی پیدا می کند. در اغلب بیماران از دو روز قبل از فلج و یا همزمان با شروع فلج احساس درد در همان سمت صورت و پشت گوش ایجاد می شود.

در اکثر بیماران فلج بلز ظرف یک ماه بهبودی قابل ملاحظه ای پیدا می کند. هر قدر شدت فلج بیشتر باشد احتمال بهبودی کامل کمتر می شود. در این موارد برای بهبودی به چند ماه گاهی یکسال وقت نیاز است. در مواردیکه بهبودی با تاخیر رخ می دهد ممکن است عملکرد عصب صورت کاملاً به حالت قبل از فلج برنگردد و مثلاً با بستن پلک گوشه لب حرکت کند یا با جویدن و غذاخوردن دچار تعریق و حرکت پلک شود. گاهی اوقات هم انقباض غیرطبیعی و بدون اختیار در سمت فلج ایجاد می شود.

در اکثر موارد فلج بلز تکرار نمی شود اما در 15-7 % بیماران ممکن است فلج بلز در همان سمت یا سمت دیگر مجدداً رخ دهد.

درمان:

1-     مراقبت از چشم: در موارد شدید فلج بلز امکان بستن پلک وجود ندارد و احتمال خشک شدن سطح قرنیه و آسیب به چشم وجود دارد. در این موارد نیاز به استفاده از قطره اشک مصنوعی برای مرطوب نگه داشتن سطح قرنیه چشم وجود دارد. شب ها نیز بهتر است با استفاده از پماد چشمی از سطح قرنیه چشم محافظت شود. استفاده از عینک در طی روز نیز در محافظت از چشم در مقابل جریان باد و گرد و غبار مفید است. بستن چشم با استفاده از وسایل محافظی نیز در مراقبت از چشم کمک کننده هستند.

2-     کورتن: در هفته اول بروز فلج بلز بعلت ورم عصب و احتمال آسیب بیشتر عصب به خاطر همین ورم توصیه می شود بصورت کوتاه مدت از داروهای کورتیکواستروئیدی (کورتن) استفاده شود. استفاده از کورتن در هفته اول احتمال بهبودی کامل را بیشتر می کند.

3-     داروهای ضد ویروس: از آنجائیکه در اکثر موارد علت فلج بلز عفونت ویروسی هرپس است در هفته اول بروز فلج بلز داروهای ضدویروس مثل آسیکلویر acyclovir گاهی اوقات تجویز می شود.

4-     فیزیوتراپی: در مواردیکه در کوتاه مدت بهبودی کامل حاصل نشود با روش های فیزیوتراپی و تحریک الکتریکی می توان بهبودی را سرعت بخشید.






کانال تلگرام: www.t.me/Ameli_Office

  • جواد عاملی مازندرانی
۱۱
مهر

 

بیماری ALS که بسیاری از مردم آنرا با بیماری MS اشتباه میگیرند یک بیماری تحلیل رونده تدریجی سلولهای عصبی حرکتی مغز و نخاع است که علت آن بدرستی شناخته نشده است. در این بیماری نادر که معمولاً از سنین 55 سالگی به بعد بیشتر ایجاد می شود بدلیل ناشناخته ای سلولهای عصبی که دستورات حرکتی را از مغز به نخاع و از نخاع به دست و پا منتقل میکنند دچار پیری و مرگ زودرس می شوند و در نتیجه بیمار دچار فلج پیشرونده دست و پا و همینطور بلع و تنفس می شود. گاهی اوقات به این بیماری MND (Motor Neuron Disease) هم میگویند که به معنی بیماری نرونهای حرکتی است. البته بیماری نرونهای حرکتی انواع مختلفی دارد که یکی از انواع آن ALS (Amyotrophic Lateral Sclerosis) است.

 

 

بیماری ALS در اکثر موارد غیر ارثی است و علت مشخصی ندارد ولی در 5% موارد ممکن است بصورت ارثی هم بروز کند که معمولاً در سنین پایین تر شروع می شود. ژنهای بسیاری در بروز ALS نقش دارند ولی یکی از شایعترین آنها موتاسیون در ژن سوپراکسید دیس موتاز است که یک آنزیم قدرتمند ضد اکسیداسیون است.

 

 

در بیش از 90 درصد بیماران علت مشخصی را نمی توان یافت گرچه نقش برخی عوامل مطرح شده است. مثلاً شیوع بیماری در کسانیکه دچار ضربات جسمی شده اند، در نیروهای نظامی و در ورزشکاران بیشتر است. یکی از ورزشکاران معروف مبتلا به این بیماری لوئیس گریگ بوده که گاهی بیماری را بنام وی نیز می نامند. یکی دیگر از عوامل مطرح در بروز بیماری اسیدهای امینه زنجیره دار است  که گاهی به بصورت بی رویه در بدن سازی و در بین ورزشکاران مصرف می شود. تماس با سموم شیمیایی، میدان های الکترومغناطیسی، برق گرفتگی و برخی جلبک های سبزآبی از دیگر موارد مطرح هستند گرچه نقش هیچ کدام به اثبات نرسیده است. این بیماری در مردان و با افزایش سن بیشتر بروز می کند.

 

 

علایم بیماری معمولاٌ با ضعف و تحلیل عضلات شروع می شود. ضعف عضلانی گاهی اوقات از دست، گاهی از پا و گاهی از عضلات حلق و حنجره شروع می شود. در ابتدا ممکن است بیمار دچار مشکل در انجام کارهایی مثل بستن دکمه لباس یا بد راه رفتن و یا تغییر تن صدا و مشکل بلع شود. در اکثر بیماران بتدریج شدت ضعف بیشتر می شود و انجام کارهای معمول برایش سخت می شود. صدا حالت تودماغی و نامفهوم پیدا می کند و بلع غذا و مایعات مشکل می شود. در مراحل پیشرفته بیماری ممکن است ضعف عضلات سبب مشکل تنفسی گردد. سیر بیماری در همه یکسان نیست اکثراً ظرف 2-4 سال به مراحل پیشرفته و ناتوان کننده می رسند ولی در برخی تا 10 سال و گاهی هم بندرت بیماری در نقطه ای متوقف می شود.

 

 

همزمان با ضعف، تحلیل و آب شدن عضلات کف دست، شانه و بازو، ساق پا و ران هم کم کم نمایان می شود. گاهی اوقات بیمار احساس پرپر زدن عضلات را در بازو و شانه و یا ران پیدا می کند. در برخی بیماران درد و گرفتگی عضلات سبب ناراحتی می شود.

 

 

از مشخصات بیماری ALS اینست که اعصاب حسی مبتلا نمی شوند بنابراین حتی در مراحل پیشرفته بیماری مشکل حسی مثل حس درد و حرارت بوجود نمی آید. از مشخصه های دیگر بیماری عدم بروز مشکل بینایی، و یا مشکل در کنترل ادرار و دفع است. اکثر بیماران ALS تا آخرین مراحل بیماری مشکل شناختی و حافظه پیدا نمی کنند. بنابراین وجود این علایم به ضرر تشخیص ALS است.

 

 

از آنجاییکه بسیاری از بیماریها علایم مشابه ALS را ایجاد می کنند معمولا برای تایید تشخیص و همینطوریافتن علل دیگر و درمان مناسب، اقدامات تشخیصی مثل نوار عصب و عضله، ام آرآی مغز و نخاع و آزمایشات خونی انجام می شود.

 

 

 

متاسفانه در حال حاضر درمان مؤثری برای این بیماری وجود ندارد ولی تحقیقات گسترده ای برای یافتن درمان درحال انجام است و داروهای مختلفی در مراحل گوناگون آزمایش قرار دارند. داروهایی که برای این بیماری مورد تایید قرار گرفته است شامل داروی ریلوزول (Riluzole) و اداراوون (Edaravone, ALSAVA) است که سبب بهبودی نمی شود اما تا حدودی پیشرفت بیماری را کندتر می کند. فیزیوتراپی و توان بخشی با تقویت عضلات سالم کمک کننده هستند. در مواردیکه مشکل تنفسی پدید آید از وسایل کمک تنفسی مثل BiPAP کمک گرفته می شود. در شرایط بروز مشکل بلع بدلیل خطر رفتن مواد غذایی بداخل ریه و ایجاد عفونت بهتر است تغذیه از طریق لوله معده انجام شود. 

 

 

کانال تلگرام: www.t.me/Ameli_Office

 

 

  • جواد عاملی مازندرانی
۱۱
مهر


1.        tPA: همانطوریکه در بخش های گذشته توضیح داده شد انسداد رگ و نرسیدن خون و مواد غذایی به مغز از شایعترین علل سکته مغزی است. بنابراین یکی از راههای درمان سکته مغزی ناشی از انسداد عروق، حل کردن لخته مسدود کننده رگ است. این کار با استفاده از دارویی به نام Alteplase یا به اختصار tPA انجام می‌شود. هر قدر این درمان سریعتر انجام شود نتیجه‌ بهتری دارد و حداکثر ظرف چهار ساعت و نیم از شروع سکته مغزی قابلیت تزریق وجود دارد. هر قدر تزریق از شروع سکته به تاخیر بیفتد احتمال بروز خونریزی مغزی بدنبال این درمان بیشتر می‌شود. این دارو از طریق ورید بازویی یا داخل شریانی تزریق می‌شود. بنابراین مهمترین عامل تعیین کننده نتیجه درمان زمان رسیدن بیمار به مرکز درمانی و شروع دارو است ولی متاسفانه در اکثر موارد بیماران بعد از این لحظات طلایی به مرکز درمانی میرسند و از طرفی امکانات مناسب انجام این درمان در اکثر مراکز درمانی مهیا نیست.                                                                                                                  

2.        آسپیرین: در بیماری که دچار سکته مغزی بعلت تنگی عروق ناشی از رسوب دیواره‌ها شده است یکی از درمان‌های موثر تجویز آسپیرین است. آسپیرین با ممانعت از تشکیل لخته در محل تنگی و تصلب عروق می‌تواند سبب بهبود خونرسانی به محل سکته مغزی شود.

3.        توانبخشی: بعد از خروج بیمار از مرحله حاد سکته مغزی جهت بازیافتن توانائی‌های از دست رفته مهمترین اقدام توانبخشی است. توانبخشی از بیمارستان شروع می‌شود و لازمست بصورت ممتد در منزل نیز زیر نظر پزشک و درمانگر توان‌بخشی ادامه یابد. توانبخشی‌ها بر حسب نوع ناتوانی ایجاد شده باید انتخاب شود و مرحله به مرحله نسبت به شرایط بیمار تغییر کند. انواع توانبخشی بیماران سکته مغزی را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد:

1-    گفتار درمانی و درمان مشکل بلع

2-    کاردرمانی و بازیابی مهارت‌های از دست رفته در دست‌ها

3-    درمان فیزیکی برای بهبود قدرت اندامها و توانایی راه‌رفتن و حفظ تعادل

4-    آموزش خانواده جهت مراقبت‌ در منزل و اصلاح چیدمان منزل برای سهولت تحرک بیمار در منزل






کانال تلگرام: www.t.me/Ameli_Office

  • جواد عاملی مازندرانی
۱۰
مهر

بیماری صرع در خانم هایی که قصد بارداری دارند نیاز به توجه ویژه ای دارد زیرا علاوه بر اثرات دارو بر مادر باید به اثرات دارو و تشنج بر روی جنین و همینطور اثرات بارداری بر روی صرع مادر نیز توجه داشت.

  

اثرات تشنج مادر بر جنین: اگر تشنج مادر از انواع تشنج حرکتی باشد یعنی دچار بیهوشی، انقباض و سفتی سراسری عضلات بدن شود، معمولاً برای حدود 20-40 ثانیه دچار وقفه تنفسی می شود. علاوه بر انقباضات شدید عضلانی در این شرایط کمبود اکسیژن نیز رخ می دهد که سبب حالت اسیدوز متابولیک در بدن می شود و این اسیدوز به جنین منتقل شود. در این شرایط ضربان قلب جنین کندتر می شود که نشانه وارد شدن استرس به جنین است. بعلاوه اگر تشنج شدید باشد احتمال وارد آمددن ضربه به جنین در اثر سقوط مادر هم وجود دارد. البته همه اینها درتئوری است اما  در عمل موارد مرگ جنین بدنبال حمله تشنج بسیار نادر است.  ولی اگر حمله تشنج به حالت صرع پایدار در آمده باشد، یعنی بیش از نیم ساعت طول بکشد یا پشت سر هم تکرار شود احتمال آسیب جنین زیاد می شود.

 

 

یکی از زمانهای بحرانی برای بروز تشنج موقع زایمان است. احتمال بروز حمله تشنج حین زایمان حدود 2 درصد است. بروز حمله تشنج حین زایمان خطر نرسیدن اکسیژن به نوزاد را زیاد می کند بنابراین در کسانی که بیماری صرع آنها بخوبی کنترل نشده بهتر است زایمان به روش سزارین انجام شود گرچه در اکثریت بیماران نیازی به سزارین نیست و زایمان طبیعی توصیه می شود.

 

 

البته باید بدانیم که بسیاری از انواع صرع مثل صرع کوچک فاقد حالت انقباضات شدید و سراسری عضلات هستند و در این موارد بروز حمله در مادر خطری را متوجه جنین نمی کند. ولی تا سر حد امکان باید جلوی حملات تشنج با انقباضات شدید و سراسری عضلات بدن را بخاطر خطر عوارض جنینی بگیریم.

 

 

اثرات بارداری بر روی صرع: در بیش از نیمی از بیماران مبتلا به صرع، بارداری تغییری در شدت حملات ایجاد نمیکند. اما در کمتر از 3/1 بیماران بارداری سبب تشدید میزان حملات تشنج می شود. البته بیشتر کسانیکه دچار تشدید حملات طی بارداری می شوند کسانی هستند که قبل از بارداری نیز تشنج آنها بخوبی کنترل نشده بوده است و یا به دلیل نگرانی از عوارض دارو بر روی جنین بطور سرخود داروهایشان را کم کرده اند.

 

 

گاهی اوقات بارداری سبب تغییر متابولیسم داروها و کاهش مقدار دارو در خون شده و در نتیجه سبب تشدید حمله تشنج می شود. مثلاً در خانمهای باردار سطح خونی فنوباربیتال به نصف مقدار قبل از بارداری می رسد یا سطح خونی لاموتریژین به حدود 3/1 قبل از بارداری کاهش پیدا می کند. بنابراین از سه ماه قبل و طی بارداری نیاز به مراقبت مقدار سطح خونی داروها بیشتر می شود.

 

 

استرس و بی خواب از عوامل مهم عود تشنج در ماههای و موقع زایمان و پس از زایمان است بنابراین کمک خانواده و استراحت بیشتر در کنترل تشنج مفید است.

 

 

اثرات دارو بر جنین: بطور معمول احتمال بروز نواقص مادرزادی در هر مورد بارداری حدود 2-6% است. در خانم های مبتلا به صرع تحت درمان دارو احتمال بروز این نقایص تقریباً دو برابر می شود. البته احتمال این عوارض با داروهای مختلف یکسان نیست مثلا احتمال بروز نقیصه با کاربامازپین و لاموتریژین از همه کمتر و با والپروات بیشتر است. هر قدر تعداد داروهای مصرفی و مقدار دارو بیشتر باشد احتمال بروز نقص بیشتر می شود. مهمترین این نقایص کام و لب شکری، نقص مادر زادی قلبی و نقص انگشتان است.

 

 

بنابراین انجام مشاوره پزشکی قبل از تصمیم برای بارداری بسیار مهم است. در این شرایط معمولاً پزشکان اگر امکان پذیر باشد سعی می کنند تا سرحد امکان والپروات را با داروی دیگری مثل لاموتریژین جایگزین کنند و یا مقدار دارو را تا جایی که تشنج عود نکند یا شدت نگیرد کم می کنند. اما تمام این کارها تا قبل از شش ماه مانده به شروع بارداری باید انجام شود. اما زمانیکه بارداری شروع شده است تغییر دارو با این منظور به صلاح نیست.

 

 

انجام سونوگرافی جهت بررسی نقایص جنینی در هفته های 16-20 و همینطور هفته 34 در تشخیص زودرس نقص جنینی کمک می کند.

 

 

کمبود اسید فولیک (یکی از ویتامین های گروه ب) سبب نقص مادرزادی سیستم عصبی می شود. بعلاوه کسانیکه سابقه تولد نوزاد با چنین نقایصی را در خانواده و یا بارداری قبلی خودشان داشته اند اگر روزانه 4 میلی گرم اسید فولیک بطور مرتب مصرف کنند تا 72 درصد احتمال تولد نوزاد با نقص عصبی کمتر می شود. بر همین مبنا توصیه می شود خانم هایی که تحت درمان با داروهای ضد صرع هستند از حدود سه ماه قبل از بارداری تا انتهای ماه سوم روزانه 4-5 میلیگرم اسید فولیک مصرف کنند.

 

 

 

یکی دیگر از عوارض برخی داروهای ضد تشنج افزایش احتمال خونریزی در ساعات اولیه تولد نوزاد است. برخی داروهای ضد تشنج ( مثل فنوباربیتال، فنی توئین و کاربامازپین) سبب کاهش عوامل انعقادی خون نوزاد و افزایش خطر خونریزی نوزاد می شود. البته از آنجایی که بطور معمول در بدو تولد به نوزاد ویتامین کا تزریق می شود چنین مشکلی کمتر رخ می نماید.

 

 

 

 

 

کانال تلگرام: www.t.me/Ameli_Office

 

 

  • جواد عاملی مازندرانی